امسال حضور در این اجتماع عظیم حسینی روزی ام نبود. گرچه تلاشی هم جهت حضور نکردم.
به علت تداخل کار و ملاحظه مرخصی و آلاخون والاخونی شش روزه ی اونجا رفتنم نیامد اصلا.
ولی دلم تنگ شد.
برای شور و حال شهر، برای بوی خون و اسفند و گوسفند که وقتی ترکیب می شوند، عجیب بوی خوشی در فضا متراکم می کنند.
برای کوفتگی بعد از ساعت ها ایستادن و سینه زدن، برای شلوغی و ازدحام سر خیابان فردوسی و برای قدم کوبیدن حین رجزخوانی کلامی.
ولی.
بعد از سی چند سال حضور در این مراسم ، اعتراف می کنم پخش زنده تی وی، اینستا و . یک هزارم حس موجود در مراسم را به بیننده انتقال نمی دهد. کمی غلیظ تر بخواهم بگویم می گویم حتی در مواقعی موجب وهن می شود. مخصوصا در چنین مراسمی با این حجم مخاطب، این سبک ویژه عزاداری و زبان غالب و رایج آن و البته بدتر از همه تلاش مذبوحانه مداح و دست اندرکاران برای پوشش همه انواع مخاطبان ملی و بین المللی.
دسته عزاداری حسینیه اعظم مراسم حاج محمود کریمی در چیذر نیست که مخاطب براحتی در حس و حال معنوی روضه قرار گیرد. گرچه حتی چیدر هم این گستره زمانی از آنتن تی وی را آنهم بطور زنده، پوشش نمی دهد.
گاهی باید از فضا و جو بیرون آمد و از بیرون قضاوت کرد.
گرچه شاید برای شمایی که هیچ گاه فضای ملموس این اجتماع را درک نکرده باشید، تی وی حظ بصری وافری را فراهم بیاورد ولی آنچه در رسانه می بینید، صرفا یک روکش ناقص مشمئز کننده است برای تبلیغ یک مراسم ناب حسینی!!!
درباره این سایت